به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی

ساخت وبلاگ
خدایا دلخوشی هام روازم نگیر.. خدایا امید و رویاهامو و ارزوها و انگیزه هام رو.. خدایا دلم و قلبم و خودم رو ازم نگیر...خدایا هرچی از خودم دورتر شدم باخودم غریبه تر شدم دلتنگی هام بیشتر و بیشتر شد ... خدایا این حجم از بلاتکلیفی و دلتنگی رو از دلم بیرون ببر.. خدایا نگذار له شم نگذار بیافتم..نگذار این یکبار زندگی این شکلی اینجوری بااین همه رنج و حسرت و دشنه به روح و روانمون به پایان برسه، خدایا توحتما کارهای بزرگی ازت ساخته ست یک جوری که مثلا اسمون و افریدی خورشید رو زمین رو ماه رو ..یا حتی اتفاقات نابی رو که به وقت اجابت دعاهامون برامون رقم زدی..خدایا یک اتفاق بزرگ زیبا بی درد بی رنج ..نمیشه؟ میشه. برای تویی که اینهمه بزرگی میشه...انجامش بده.. چی میشه مگه.. لطفا.. رحم کن به این ادمهایی که خودت چیدی وسط زمین و زمان معلق و سردرگمبرای همه چیزهایی که بهم دادی شکربرای همه چیزهایی که ندادی.. منتظرت خواهم‌ ماندیاارحم الراحمین.. + نوشته شده در پنجشنبه دوم شهریور ۱۴۰۲ ساعت 8:22 توسط صدف  |  به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parvazdarsen بازدید : 20 تاريخ : شنبه 4 شهريور 1402 ساعت: 15:17

از دیشب تا حالا فقط یک لحظه خوابم برد و تواون لحظه داشتم بادستهای خودم ماهم رو خفه میکردم..نمیخواستم تو این دنیای زشت بمونه و چیزهایی رو ببینه که من دیدم و دارم میبینم ..یک موسیقی داشت پخش میشد که دوسش داشت فکر کردم حالا وقتشه... بچه م زیر دستم تقلا کرد و از خواب پریدم...خدایا چی به سرمون اوردی! این دنیا این شکلی نبود! مااین شکلی ش کردیم یا خودت همچین تصمیم زشتی گرفتی! + نوشته شده در یکشنبه هشتم آبان ۱۴۰۱ ساعت 5:18 توسط صدف  |  به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parvazdarsen بازدید : 54 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 22:08

گاهی فقط باید مجنون شد و به بیابان زد..

شاید تنها راه بقا همین باشد.

گاهی فقط باید بی تفاوت شد...

به تمام انچه که پیش رو پشت سر بوده است.

گاهی فقط باید این درد های کشنده را با آب گلویی زهراگین غورت داد.. شاید تنها راه نفوسی دوباره همین باشد.

+ نوشته شده در شنبه بیست و ششم آذر ۱۴۰۱ ساعت 3:50 توسط صدف  | 

به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parvazdarsen بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 6 بهمن 1401 ساعت: 22:08

امروز اولین روزی بود که مادر شده بودم...یک ماه کامل از شکمم خارج شده بودکاش یادم بماند خلقت یک ماه از وجود خودم چقدر میتواند روح و دلم رو روشن کند و چقدر میتوانم یک عمر مادر روشنایی نابی در هستی  ام باشم.کاش همه این لذت ناب رو بچشند و اگر روزی چشیدن یادشون نره چه مزه نابی میان قلب شون ماندگار شده. + نوشته شده در سه شنبه ششم مهر ۱۴۰۰ ساعت 9:0 توسط صدف  |  به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parvazdarsen بازدید : 127 تاريخ : شنبه 4 تير 1401 ساعت: 13:10

کی قرارِ حرف از امید بیاره و زندگی! کی قرارِ غبار دلتنگی ها رو از روی دلمون بتکاند؟ کی قرارِ لبخندی عمیق توی دلمون نقش ببنده و جای هرز گویی و کلمات زشت و کریح، واژه های پربار و پر شگفت انگیز بر گوش هامون'>هامون بنوازه..! کی قرارِ جای تیغی که به دلهامون میکشه و خونی که از جان مون می مکه ، دلهامون رو گرم به خوشبختی و زندگی کند و به سادگی همین دنیای نامراد رو به بهشتی ترین نقطه هستی بدل کند..؟کی قرارِ امید بیاره تو زندگی هامون .. تو نفس هامون.. تو تپش های قلبی که زنده ست هنوز و میتپه هنوز.. + نوشته شده در پنجشنبه ششم آبان ۱۴۰۰ ساعت 11:37 توسط صدف  |  به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parvazdarsen بازدید : 105 تاريخ : شنبه 4 تير 1401 ساعت: 13:10

ای برطرف کننده گرفتاریها 

ای برگرداننده دلها 

ای معالج دلها 

ای روشن کننده دلها 

ای انیس دلها 

ای گشاینده اندوه ها

ای بر طرف کننده غمها 

ای راهنمای سرگردانان

ای پناه  پناه جویان

ای  فریاد رس

به فریاد رس

 

به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parvazdarsen بازدید : 114 تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1398 ساعت: 2:42

سرم تو ماشین بود، داشتم دنبال آب میگشتم برای ماهم که کمی بارون بریزم تو دلش نکنه ترسیده باشد،خودم هم تو شوک بودم انگار صدای قلبم رو میشنیدم که دارد تند و تند می تپه، نمیدونم از آتشی بود که زیر ماشین شعله کشیده بود یا آتش دیداری که بعداز سالها وقتش رسیده بود بی اینکه خبرداشته باشم، به یاد آن سالهای دور به یادگاری از رفیقانی از دیار واژه و نور و کلام و... نایب و الزیاره بوی نوایی در نیزاری دور. . . به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : برای,دوست, نویسنده : parvazdarsen بازدید : 137 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:23

زیباترین نگاه دنیاست پلک زدن روی چشمهای کوچک تو که دست میاندازد میان دستانم و میگوید دوستت دارم.  دیشب میان خستگی و کسالت میان خواب الودگی و تاریکی اتاق دستی امد دور گردنم حلقه زد و نگاهی به درخشندگی ستاره ای در اسمان کویر یا ماهی تابان از پشت کوهستانی تاریک سربیرون کشیده توی چشمانم چونی نگاهم کرد که گویی خدا در گوشم لالایی خوانده باشد. بی اینکه بدانم چطور خوابم برد. خوابهایی چنین طلایی را گویی رو به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : برای,تابان,اسمانم, نویسنده : parvazdarsen بازدید : 125 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:23

امشب تولد باباست... یکروز تو همچین روزی خانمجون بابایی رو به دنیا اورد.. بابایی همیشه یک هفته قبل میلادش اطلاع میده که یادتون نرفته که چند روز دیگه تولد باباتونه! و ما همگی باهم اعلام امادگی میکنیم برای اون شب که نه اقا کیک شما سرجاش. دوسال پیش یک دست بلیز شلوار سفید با خالهای سرمه ای ازاین مدلهای شانزلیزه قدیمی دیده بودم برات هدیه بگیرم تو خونه بپوشی و اون ادکلن خوش بوی قدیمی ات رو هم بزنی و احسا به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : تولدت,مبارک, نویسنده : parvazdarsen بازدید : 183 تاريخ : جمعه 3 شهريور 1396 ساعت: 2:23

تیغ میشوم در گلوی خویش فرو میروم، در سرمای کوهستانی تنم یخ میزنم اما دست از روییدن برنخواهم داشت.... واقعیت امر همین است که هیچکس نمیخواد رشد کنی هیچکس نمیخواد جای دیگری غیر از همیشه در خدمت خویشش باشی حتی ادمهایی که ادای روشن فکری دارند هم به زوی آن روی خودشان را نشانت میدهند، پس به رفتن ادامه بده به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی...ادامه مطلب
ما را در سایت به بهانه های شبانه به بغض های ناتمام ادمی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : parvazdarsen بازدید : 117 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 5:44